آلبای با استعداد که اصالتا اهل لچه است ، سفر خود را به سمت عطاری از سنین جوانی آغاز کرد . منبع الهام او شکوفه های وحشی طبیعت در جنوب ایتالیا بودند ، از آنجا بود که ارتباط خود را با روایح گل ها ، گیاهان معطر و ساحل اطراف پیدا کرد . اشتیاق او به گیاه شناسی متولد شد و در نهایت کنجکاوی و مطالعات او باعث شد تا شروع به جمع آوری نمونه هایی از گل ها و گیاهان ، کتاب های باستانی گیاه شناسی و عصاره های طبیعی اسانس ها کند .
در طول تحصیلات آکادمیک ، اشتیاق او برای علم ، فیزیک ، و روح و ماهیت واقعی ریاضیات بیشتر شعله ور شد . پایان نامه کارشناسی ارشد او بر طراحی مولکولی و ریاضی به عنوان کاربردی در شیمی ، علم و زیست شناسی زندگی متمرکز بود .
آلبا به جای تبدیل شدن به یک طراح دارویی مورد انتظار ، به پاریس و سپس نیس رفت تا دکترای خود را در ریاضیات کاربردی دنبال کند . اینجا در شهر عشق بود ، جایی که او خود را در محاصره برخی از مشهورترین بوتیکهای عطری خاص در جهان یافت و رابطه عاشقانه او و تجربهاش در این زمینه به طور جدی آغاز شد . تجزیه و تحلیل و تحقیقات هوش مصنوعی او در جنوب فرانسه ، او را به دنیای متقارن علم و عطر نزدیکتر کرد . همانطور که سرنوشت و همزمانی آن را رقم زد ، سرمایه گذاری آلبا در حرفه عطاری او ، با ترکیب این دو جهان آغاز شد : عشق او به فرمول ها و مولکول ها و تکامل طبیعی آن با دنیای عطاری و تکنیک های کاربردی در این رشته .
دنیای عطاری باغ مخفی من است ، که در آن میتوانم خلق کنم ، جایی که میتوانم با زیبایی ارتباط برقرار کنم ، و در آن میتوانم عواطف و احساسات قدرتمندی را به تصویر بکشم - هم دربرگیرنده و هم انتقال احساسات به افرادی که از عطر استفاده میکنند - و درست زمانی که به روح ریاضی خود فضا میدهم .
بزرگترین لحظه احساسی من زمانی است که آخرین ماده به یک عطر اضافه می شود و لحظه ای که همه تناقضات و ناهماهنگی ها محو می شوند . دقیقاً همان لحظه ای است که هر دو ترکیب شیمیایی و احساسی که می خواستید منتقل کنید به شیوه ای کاملاً متعادل و موزون در کنار هم قرار می گیرند . مثل اثبات یک قضیه ریاضی است .
بوها زبانی هستند که طبیعت برای انتقال اطلاعات از آن استفاده می کند . مانند زمانی که بوی گل های شکوفه در هوا می آید و فرمون ها آزاد می شوند ، این امر حواس ما را جذب می کند . این دقیقاً همان فرآیندی است که زنبور را به گل جذب می کند .
در حین کار در یک مرکز تحقیقاتی معروف در جنوب فرانسه ، طبیعت زیبای سوفی ا- آنتیپولیس، آلپ ماریتایمز محاصره شدیم . اما ، در طول روز در یک فضای کاری بسیار استریل و مصنوعی جلوی کامپیوترم محبوس بودم . گاهی اوقات به دلیل جدا شدن از طبیعت ناامید می شدم . پس از آن بود که من اسپری عطرهای تجربی خود را در هوای محل کار اسپری کردم . همه همکارانم شروع به تعریف کردند که چقدر عطرها را دوست دارند . با گذشت زمان ، تشویق هایی که دریافت میکردم ، تصمیم گرفتم به طور رسمی شروع کنم .
هشت سال پیش طراحی را شروع کردم و تا به امروز ، من بیش از 50 عطر را هم برای خودم و هم برای صدها مشتری که با آنها مشورت می کنم ساخته ام .
بیشتر اوقات من با احساساتم شروع می کنم . می خواهم احساساتی را در عطرم بازسازی کنم که مردم بتوانند آن را تجربه کنند . سعی دارم ترکیبی پیچیده ایجاد کنم تا نهایت یک احساس خلق کنم .
هنر زمانی وجود دارد که بین سازنده عطر و دریافت کننده آن ارتباط عاطفی وجود داشته باشد . من سعی می کنم زبانی بیافرینم که کاملا احساسی باشد . این بزرگترین چالش من است . واکنش عاطفی قوی به عطر من ، که پس از آن جهانی تر می شود ، زیرا بسیاری از افراد با تجربه همان احساس به هم متصل می شوند . این برای من چیز زیبایی است . این ارتباط عاطفی شبیه به موسیقی است ، اما انتزاعی تر و از نظر احساسی سریع تر است .
توجه: شما با ارسال عکس، موافقت خود را با قوانین قرار دادن عکس پروفایل در عطرافشان اعلام می دارید.